پریاپریا، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 10 روز سن داره

خاطرات پریا

و اینچنین عشق آغاز شد ......

دقیقا 10 ماه و 5 روز و 14 ساعت پیش فرشته کوچولوی مامان پاهای کوچولوشو به این دنیا گذاشت ....... روزی که برای به دنیا اوردنت رفتم بیمارستان رو هرگز فراموش نمی کنم....... حس عجیبی داشتم که راحت نمیتونم توصیفش کنم ، یه ترکیب و معجونی از اضطراب ، هیجان و دلتنگی ...... اضطراب داشتم چون نمیدونستم چی میخواد اتفاق بیفته و چی در انتظارمه ......... هیجانزده بودم چون بعد از 9 ماه انتظار بالاخره قرار بود فرشته کوچولومو ببینم و بغلش کنم و دلتنگ بودم چون توی تمام این روزها که وجودت رو حس کرده بودم و توی خیلی از لحظاتش باهات خلوت کرده بودم ، درددل کرده بودم و حتی کلی خوشحال بودم که فقط من میتونم حست کنم توی وجودم و طپش قلبتو نزدیک قلبم بشنوم و حالا دلت...
11 ارديبهشت 1390
1